"假设的作用"翻译 以波斯语:
Ads
例子 (外部来源,没有检讨)
电脑只能作假设 | نگراني در چه مورد |
用作摄像头的设备 | دستگاه به عنوان دوربین |
假设那是刺杀海夫洛的费用 | حالا من وانمود مي کنم که خانم هولاک از عمد او را کشته |
假设... | خب,با اين فرض که |
正在用假设性的问题混淆问题 | با سؤالات فرضيشون دارند پارازيت مي اندازند |
设置您应用程序的工作目录 | فهرست راهنمای در حال کار را برای کار بردتان تنظیم می کند. |
只是假设 | آيا حسودي ميکني بهم بگو |
假设地面 | شما بچه ها کابوي واقعي هستيد . |
没有假设 | گمان نکنم |
据我所知 我们的工作是基于一个假设 | تا جایی که فهمیدم،کار ما... |
设定默认属性存取器作用域 | دامنۀ دستیاب خصیصۀ پیش فرض |
我假设一下 | بذار من يه نگاهي بندازم |
动作设置 | تنظیمات کنشها |
动作设置 | تنظیمات کنش |
操作设置 | تنظیمات عمل |
进一步地假设... | به علاوه ي فکر درست من |
不 这只是假设 | همینجوری فرضا گفتم! |
一个似是而非或者虚假的假设 | يه فرض اوليه ي فريبنده يا غلط |
我的简历里有多少弄虚作假都没用 | مهم نبود چقدر براي رزومه ي خودم دروغ بگم. |
应用设置 | تنظیمات سامانه |
设置用户 | برپایی کاربران... |
用户设置 | تنظیمات کاربر |
这是假的 是为你而设的 | اين، اين دروغيه همش براي توئه |
假设他的目标是岛上的 | حالا . اون احتمالا ميخواد رهبران دنيا رو با وسيلش جهش بده در سازمان ملل |
假脱机程序设置 | تنظیمات اسپولر |
但假设这就是你 | اونا واقعا ويدئو عالي اي رو اينجا پيدا ميکنن خيلي وقت ها اونا ميتونن چيزهايي رو ببينند که ما نميتونيم ببينيم |
让我们做个假设 | بيا وانمود کنيم. |
不要假设 欧比王 | حدس نزن اوبي وان |
预设动作Comment | پیش تنظیم کنشهاComment |
设备动作Comment | پیش تنظیم کنشهاComment |
可用的远程设备 | پسوندهای بارگذاری شده |
假设一个比较愚钝的人 | فرض کن يه انسان حقيرتر |
设定工作表的格式 | تنظیم قالب بندی کاربرگ |
请用你的假名 | میشه لطفا با لقبت امضاش کنی |
假设当她遇上我时 | به فرض که اونو ديدم |